سفارش تبلیغ
صبا ویژن


























فردا از آن ماست (موج سوم )

پیامکهای مناسبت میلاد حضرت علی

هر که در عشق علی گم می شود

مثل گل محبوب مردم می شود

موجب شور و نشاط عاشقان

چون سعید ما جلیلی می شود

********

تا جلیلی پای در میدان گذاشت

انحراف وفتنه عرصه واگذاشت

یا علی گفتیم و ایران جان گرفت

کوفه در تزویر خود پایان گرفت

با جلیلی قطره ها دریا شدند

مردم ایران همه طوفان شدند

ملت ایران حماسه ساز شد

یا علی گفتیم و عشق اغاز شد

*****

فاش می گویم که مولامان علی است

افتاب صبح فردامان علی است

تا جلیلی پای در میدان گذاشت

فاش گویم رمز یاران یا علی است

*****

با جلیلی دل چو در پرواز شد

یا علی گفتیم وعشق اغاز شد

بهر لبیک ندای رهبری

ملت ایران حماسه ساز شد

حامیان جلیلی استان فارس



نوشته شده در سه شنبه 92 اردیبهشت 31ساعت ساعت 9:12 عصر توسط منتظر| نظر بدهید
طبقه بندی: جلیلی انتخابات تبلیغات پیامک یازدهم میلاد امام علی

امیرحسین ثابتی در وبلاگ خود نوشت: 

بعد از بیانیه دیشب  دکتر لنکرانی که بعد از دیدار با  دکتر جلیلی منتشر شد و انصراف خود را به نفع وی اعلام کرد، بسیاری از دوستان با استقبال از این موضوع به تقدیر از لنکرانی پرداخته و موج بسیار مثبتی در هم افزایی گفتمان انقلاب اسلامی در مقابله با گفتمان های رقیب در انتخابات پیش رو ایجاد شده است.

اما در این بین عده ای معلوم الحال؛ با مطرح کردن این مساله که رد صلاحیت لنکرانی قطعی شده بود و او چاره ای جز انصراف به نفع جلیلی نداشته است، تلاش کردند این انصراف را ناشی از رد صلاحیت دکتر لنکرانی عنوان کرده و همچنان سعی بر ایجاد اختلاف و تکدر میان هواداران این دو نفر دارند تا در حد توان، اثر مثبت این رفتار هوشمندانه لنکرانی را به حداقل برسانند.
 
 
شاید در بیان نقض این ادعا لازم باشد به ناچار خاطره ای از دکتر لنکرانی را بازگو کنم:
 
دقیقا یک روز بعد از ثبت نام دکتر جلیلی در انتخابات؛ برنامه دولت دکتر لنکرانی رونمایی شد. آن روز هر طور شده بود خودم را به محل ستاد رساندم تا پیرامون وقایع روز گذشته (ثبت نام جلیلی و هاشمی) نظر لنکرانی را جویا شوم. بعد از جلسه فرصت کافی دست نداد چون دکتر به دانشجویان علم و صنعت قول سخنرانی داده بود و بلافاصله ستاد را ترک کرد لذا  مسیر ستاد تا دانشگاه را نیم ساعتی با دکتر لنکرانی در ماشین طی کردیم و بحث را شروع کردم: دکتر!  بالاخره باید چه کار کرد؟
 
در پاسخ گفت: خیلی ها شاید الان فکر کنند من حب قدرت یا چسبندگی به قدرت دارم یا علاقه مندم در این عرصه بمانم اما نمی دانند به ناچار برای ثبت نام اقدام کردم. در صحبتی هم که در جلسه با دکتر جلیلی داشتم به دلایل مختلف گفتم شما بیا، ایشان قبول نکرد و گفت با این دلایل بار مسئولیت را از خودت باز نکن و تو بیا.

از دیروز که آقای جلیلی ثبت نام کرده است هنوز با ایشان صحبتی نداشته ام. به هیچ وجه ما با هم رقابت نمی کنیم چون رقیب همین را می خواهد و این یعنی شکست گفتمان ما. حتی اگر بدانم که با هم رقابت هم کنیم و من رای بیشتری هم بیاورم این کار را نمی کنم چون رقابت درون گفتمانی را به صلاح نمی دانم ...



نوشته شده در سه شنبه 92 اردیبهشت 31ساعت ساعت 9:9 عصر توسط منتظر| نظر بدهید
طبقه بندی: جلیلی لنکرانی گفتمان انقلاب انتخابات یازدهم ریاست جمهوری تکلیف ردصلاحیت

هرکس قدمی بهر خدا بر دارد

آیینه ی سینه اش جلا بر دارد

من معتقدم  سعید  ما پیروز است

زیرا  قدمی بزرگ    برمیدارد

 

هر چند که دیر یادمان افتاده ست
و اینکه تو آمدی دلیلش ساده ست
ما همت خویش را مهیا کردیم
گفتیم سعید ما آماده ست

 

این مرد که آمده است یک  جانباز است

  هم مردمی  است – هم سرش افرازا ست

 از هر که سراغ او گرفتم دیدم

او شهره به سادگی دراین اوصاف است

 

امید نداریم و همه – در بیمیم
تحریم شدیم و در پی – تسلیمیم
وقتیکه سعید یک سیاست دار است
منهای امید ما همه تقسیمیم

 

مردانه مقابل حریفان آمد
پاکانه به جنگ با کثیفان آمد
آنقدر سعید انقلابی است که او
با میل همین مردم ایران آمد

 

ریاد، ز یک حماسه ی خاموشیم

در رونق اقتصادمان می کوشیم

در لحظه به لحظه ی سیاست  امسال

پیراهنی از حضور را ; می پوشیم



نوشته شده در دوشنبه 92 اردیبهشت 30ساعت ساعت 11:27 عصر توسط منتظر| نظر بدهید
طبقه بندی: جلیلی پیامک تبلیغات انتخابات

1- برخیز که فرزند خمینی آمد

یار مردم و یاور مهدی آمد

سرباز امام خامنه ای رهبر ما

با بیرق الله، جلیلی آمد

2-دیروز جبهه رفتی وپاگذاشتی
حالابه جبهه دیگری پاگذاشتی
آن روزبهرمیهنت ازجان گذشتی
امروزهم که ابرویت راگذاشتی
شش قدرت جهان زپس ات بر نیامدن
داغی بزرگ بر دل انها گذاشتی
دکترجلیلی:ای که دراین روزهای سخت
مردانه دل به دامن دریا گذاشتی
مردم به انتخاب تو امید بسته اند
ممنون که خودبه معرض آراگذاشتی



نوشته شده در دوشنبه 92 اردیبهشت 30ساعت ساعت 11:22 عصر توسط منتظر| نظر بدهید
طبقه بندی: انتخابات یازدهم جلیلی پیامک تبلیغات

به گزارش خبرگزاری فارس، یکی از معتبرترین مراکز افکارسنجی کشور نتیجه اخرین نظرسنجی خود درباره انتخابات ریاست جمهوری یازدهم را که روز 28 اردیبهشت ماه جاری انجام داد، منتشر کرد.

این مرکز نظرسنجی خود را با پرسش از 164 هزار نفر از 31 شهرستان مرکز استان و 70 شهرستان و 140 روستا در سراسر کشور انجام داده است.

بر اساس نظرسنجی صورت گرفته، حدود 69 و 6 دهم درصد از پرسش شوندگان اعلام کردند که تصمیم خود را برای شرکت در انتخابات آتی گرفته‌اند و 13 و 7 دهم درصد نیز تصمیم به عدم مشارکت دارند.

همچنین 26 و 7 دهم درصد از پرسش شوندگان اعلام کرده‌اند که هنوز تصمیم قطعی برای حضور در انتخابات نگرفته‌اند.

بر اساس این نظرسنجی بیشترین مشارکت در استان خراسان جنوبی 86 و 8 دهم درصد و کمترین مشارکت مربوط به استان کرمان با 53 و 3 دهم درصد است.

همچنین طبق نظرسنجی صورت گرفته، رأی مردم به مجموع اصولگرایان شامل حجت‌الاسلام ابوترابی‌فرد، کامران باقری لنکرانی، سعید جلیلی، غلامعلی حدادعادل، علیرضا زاکانی، محمدباقر قالیباف و علی اکبر ولایتی جمعاً 43 درصد و مجموع آرای اصلاح‌طلبان شامل حسن روحانی، محمدرضا عارف، مصطفی کواکبیان و اکبر هاشمی رفسنجانی 32 و 1 دهم درصد و رأی نامزدهای مستقل شامل محسن رضایی و محمد سعیدی کیا جمعاً 5 و 2 دهم درصد است.

بر اساس این نظرسجنی میزان آرای کاندیداهای تحت حمایت رئیس جمهور نیز 4 و 8 دهم درصد است و حدود 15 درصد از شرکت‌کنندگان در این نظرسنجی هم گفته‌اند که هنوز تصمیم نگرفته‌اند به چه کسی رأی بدهند.

به این ترتیب، اگر 40 میلیون نفر در انتخابات مشارکت نمایند، با این درصدها تعداد آرای اصولگرایان در مرحله نخست انتخابات 17 و 2 دهم میلیون نفر، تعداد آرای اصلاح‌طلبان 12 میلیون و 8 دهم میلیون نفر  خواهد بود.

همچنین نامزدهای مستقل 2 میلیون نفر و کاندیدای مورد حمایت رئیس جمهوری 1 و 9 دهم میلیون رأی خواهند داشت.



نوشته شده در دوشنبه 92 اردیبهشت 30ساعت ساعت 11:14 عصر توسط منتظر| نظر بدهید
طبقه بندی: نظر سنجی معتبر اصلاح طلبان اصولگرایان لنکرانی جلیلی هاشمی

متن بیانیه کامران باقری لنکرانی، کاندیدای جبهه پایداری در انتخابات ریاست جمهوری بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم
محضر مبارک خواهران و برادران مومن و انقلابی

با تبریک میلاد با سعادت امام جواد علیه السلام و در آستانه طلوع خورشید علوی علیه السلام در خانه ربوبی، با فروتنی و تواضع در برابر عظمت ملت بزرگ ایران به ویژه خانواده های معظم شهدا ، جانبازان و ایثارگران ، اکنون که در آستانه ورود به انتخاباتی حماسی قرار گرفته ایم ، لازم دانستم نکاتی را به محضر شما ، عرضه نمایم.

انقلاب اسلامی میراث گرانسنگ امام المجاهدین و قدوه السالکین خمینی کبیر رضوان الله تعالی علیه و ودیعه ای الهی است و همه ما موظف به حفظ و پاسداشت آن هستیم. انقلاب ما اکنون در مصاف با مستکبران در مرحله ای حساس قرار گرفته است.دشمنان دین خدا تمام توان خود را برای به زانو در آوردن این انقلاب به میدان آورده اند و از هیچ تلاشی در به عقب راندن و مهار این نهضت الهی مضایقه نکرده و نمیکنند. از دشمنی دشمن ، تعجبی نیست. اما خوش خیالی برخی از دوستان که مشت چدنی را در زیر دستکش مخملین دشمن نمیبینند و با توهم حل منازعات ، سیاست لبخند را توصیه میکنند ویا دیگرانی که چسبندگی به قدرت تحلیل هایشان را به انحراف کشانده و یا کسانی که درگیر و دار انانیت ، بیراهه را به جای مسیر اصلی گرفته اند ویا آنانی که حزب گرایی را به جای اصولگرایی واقعی مبنا قرار داده اند، جای تعجب دارد که در این کشمکش حق و باطل ، به جای منافع ملی و مصلحت نظام ، جور چین دشمن را تکمیل میکنند و در جستجوی قدرت ، هر کاری را مجاز میشمرند .

در چنین شرایطی بصیرت ، درک صحیح از شرایطی که در آن به سر میبریم ، از خود گذشتگی ، اعتماد به مردم و رهبری الهی این انقلاب و از همه بالاتر ایمان به خدا ، بالاترین سرمایه های ما هستند.

موسم کنونی ، موسم لجاجت ، تصمیم گیری های فردی ، بی توجهی به مصالح کشور و بی اعتنایی به وظیفه همگانی در دفاع از این نظام مقدس نیست ، ولو این اهمال ها به خیال عمل به تکلیف و با پوشش ادای دین به وطن باشد.

همه ما موظفیم همصدا و همگام در برابر فتنه آفرینی فتنه گران و انحراف منحرفان قیام کنیم و نگذاریم این انقلاب برخلاف وصیت امام رضوان اله تعالی علیه به دست نااهلان و نامردمان بیفتد.قبلا هم گفته بودم حضور من در این انتخابات گفتمانی است و رقابت درون گفتمان انقلاب اسلامی را نا صواب میدانم. برهمین اساس ضمن تشکر از همه عزیزانی که در سراسر کشور نسبت به این جانب ابراز محبت و بزرگواری نموده اند به خصوص دانشگاهیان ، نخبگان ، خانواده های معظم شهدا و ایثارگران ، علمای اعلام و به ویژه حضرت علامه آیه الله مصباح یزدی دامت برکاته ، با توجه به حضور قطعی برادر انقلابی و مومن جناب آقای دکتر جلیلی ، با کسب نظرمشورتی از جبهه پایداری انقلاب اسلامی ، برای دفاع از گفتمان امید ، عدالت و استقامت ،این جانب با انصراف از داوطلبی در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری ، حمایت خود را از جناب آقای دکتر جلیلی اعلام میدارم. این حمایت برای دفاع یک پارچه از گفتمان انقلاب اسلامی است و به ایشان دعا میکنم تا انشالله همواره در همین خط اصیل در تمسک به اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله ، با رهبری ولی امر مسلمین جهان حضرت آیه الله العظمی امام خامنه ای ادام الله ظله العالی و همراه با روحانیت متعهد دامت برکاتهم باقی بمانند و بتوانند خدمتگزار خوبی برای این مردم مومن و نجیب باشند.

وما توفیقی الا بالله علیه توکلت و الیه انیب
دکتر کامران باقری لنکرانی



نوشته شده در دوشنبه 92 اردیبهشت 30ساعت ساعت 11:13 عصر توسط منتظر| نظر بدهید
طبقه بندی: انتخابات یازدهم لنکرانی جلیلی ایت الله مصباح انصراف گفتمان انقلاب

حساس تکلیف کردی؛ کاندیدا نشو! / اگر به من باشد می‎گویم کسانی که خود احساس تکلیف نکرده و علمای ربانی به آنها تکلیف کرده‎اند وارد شوند

 

 موضوع کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم در دوره‎های گذشته به صورت کمتر و در این دوره به صورت نمایان‎تری با موضوع «احساس تکلیف» برای پذیرش این امر خطیر گره خورده است به نحوی که بسیاری از چهره‎ها به دلیل احساس تکلیف وارد این عرصه شده و در انتخابات ریاست جمهوری اقدام به ثبت نام نموده‎اند.

به گزارش رجانیوز، اما اینکه این موضوع تا چه میزان می‎توان ملاک و معیار محکمه پسندی برای حضور در انتخابات باشد جالی بحث و بررسی دارد. موضوع که آیت الله قرهی با بیان خاطره‎ای از مرحوم بهاء‎الدینی آنرا به گونه‎ای متفاوت از آنچه که امروز به صورت باور عمومی رایج شده است عنوان می‎کند.

آیت‌الله روح‌الله قرهی از اساتید حوزه و دانشگاه و از معلمان اخلاق تهران در آخرین  جلسه اخلاق خود به موضوع «شر» پرداخت که در خلال آن خاطره‌ای خواندنی از مرحوم آیت الله العظمی بهاءالدینی نقل کرد، خاطره‌ای که این روزها شاید بیشتر به کار آید. آیت الله قرهی این جانباز 70 درصد دفاع مقدس، که علاوه بر دروس حوزوی و دریافت اجازه اجتهاد از آیت‌الله مرعشی نجفی، مدرک دکترای فلسفه غرب را از دانشگاه هامبورگ دریافت کرده است، در بیان خاطره خود آورده است:

 

«محضر آیت‌الله العظمی بهاءالدّینی بودیم. موقع استراحت ایشان بود امّا یکی از آقایان - که روحانی بود -اصرار داشت که می‌خواهم ایشان را ببینم و کسب تکلیف کنم. ایشان فرمودند: بیا، آمدند، فرمودند: حرفتان را بگویید. آن شخص گفت: جلوی این دو نفر بگویم؟ آقا فرمودند: بله، جلوی همین‌ها بیان کنید. گفت: می‌خواهم برای مجلس، کاندیدا شوم. آقا فرمودند: اگر احساس می‌کنی بهتر از دیگران هستی و می‌توانی کار کنی، نرو!

آن شخص تعجّب کرد. ما هم تعجّب کردیم؛ چون معمولش این است که می‌گویند: اگر احساس کردی در کار کردن بهتر از دیگران هستی و احساس تکلیف می‌کنی؛ جلو برو امّا ایشان فرمودند: اگر احساس می‌کنی که بهتر از دیگران هستی، جلو نرو!

گفت: آقا! چرا؟ آقا فرمودند: برای اینکه اگر گفتی: چون من بهتر می‌فهمم و بهتر متوجّه می‌شوم؛ پس باید خودم را در معرض رأی قرار بدهم؛ این، یعنی خودبزرگ‌بینی و خودبینی و بدان اگر در این حال، وارد شوی، دیگر نه تنها اثر مثبت برای تو ندارد، بلکه بر عجب و خودبینی و تکبّرت افزوده می‌شود - تعبیر خیلی عجیبی بود که ایشان بیان کردند -

جرأت کردیم، عرضه داشتیم: آقا! پس چه کسانی باید وارد شوند؟

فرمودند: اگر به من باشد می‌گویم آن عدّه که علمای ربّانی به آن‌ها تکلیف کنند و خودشان برای خودشان احساس تکلیف نکنند. چون وقتی احساس تکلیف کردند، یعنی احساس کردند خودشان نسبت به دیگران برترند و همین احساس برتری نسبت به دیگران، خودبینی است که این همان شرّ اعظم است - تعبیر شرّ اعظم برای خودبینی را ایشان بیان فرمودند -

اگر کسی فکر کند من بهتر می‌فهمم، من بهتر متوجّه می‌شوم، من بهتر از دیگرانم و ...؛ این یعنی در بستر اخلاق رشد نکرده است. لذا آن موقع است که دیگر همه شرارت‌ها آرام آرام، - به تعبیر امروزی‌ها- به صورت جنگ نرم، در وجودش ورود پیدا می‌کند؛ همان چیزی که قرآن به عنوان وسواس بیان می‌کند «وسواس الخنّاس»، همان چیزی که «همزات الشّیاطین» بیان می‌شود، آن همزاتی که این‌قدر نرم و بی‌صدا است و چنان آرام نفوذ پیدا می‌کند که یک‌دفعه می‌بیند همه شرارت‌ها در وجودش قرار گرفته؛ چون خودخواه و خودبین بوده است. لذا اولیاء خدا می‌گویند: باید از شرّ اعظم (خودبینی) بیرون رفت.»



نوشته شده در شنبه 92 اردیبهشت 28ساعت ساعت 10:11 صبح توسط منتظر| نظر بدهید
طبقه بندی: آیت الله بهائدینی احساس تکلیف انتخابات ریاست جمهوری یازدهم

موج حمایت جوانان حزب اللهی استان زنجان ازعلامه مصباح یزدی(باتوجه به توهین های اخیر)جهت اعلام حمایت نام ونام خانوادگی رابه سامانه10007233413407پیامک نمایید.لطفانشرشود.



نوشته شده در شنبه 92 اردیبهشت 28ساعت ساعت 10:10 صبح توسط منتظر| نظر بدهید
طبقه بندی: آیت الله مصباح توهین انتخابات حمایت

 

9day

هفته‌نامه نه دی؛ حجت الاسلام حمید رسایی- انتخابات یازدهم ریاست جمهوری از این جهت که شورای نگهبان با قاطعیت از برخورد قانونی با دو حلقه فتنه و انحراف خبر داده بود،‌ برجستگی یافته. بر این اساس امکان حضور چهره های شاخص در رأس فتنه همچون هاشمی رفسنجانی و دنباله های او مانند خاتمی تقریبا محال و امکان حضور مشایی در گردونه انتخابات غیر ممکن است که البته این جراحی شورای نگهبان بدون داد و فریاد نخواهد بود. بدیهی است که با پشت سر نهادن فتنه سال 88 ، جامعه قطعا آمادگی و بصیرت لازم برای این جراحی را خواهد داشت.

در این بین اما از جهتی دیگر نیز انتخابات یازدهم نسبت به انتخابات های دیگر ریاست جمهوری رخدادی استثنایی شد و آن شیوه رسیدن نخبگان، جریانات سیاسی،‌ احزاب، گروه های مرجع به فرد اصلح بود که تا حدودی تابع عقلانیت سیاسی و دینی نبود.

در این انتخابات ما با چهار جریان مواجهیم که برای رسیدن به کاندیدای اصلح رفتار خود را بر چهار مدار استوار کردند:

1 . جریانی که بر «مدار تکلیف» تصمیمات خود را اتخاذ کرده است.

2 . جریانی که بر «مدار نظرسنجی» تصمیمات خود را اتخاذ کرد.

3 . جریانی که بر «مدار فتنه» تصمیمات خود را پایه گذاری کرد.

4 . جریانی که بر «مدار خود اصلح پنداری» وارد انتخابات شده.

 جریان مبتنی بر تکلیف :

از ماه ها قبل نحوه رسیدن به کاندیدای نهایی و به عبارتی دیگر کاندیدای اصلح، یکی از مهمترین دغدغه های جریانات مختلف بود. به نظر می رسد در رأس گفتمان تکلیف مدار، آیت الله مصباح قرار دارد. در جلسه معرفی کاندیدای جبهه پایداری آنچه مهم تر از معرفی گزینه اصلح از سوی این جریان گفتمانی و انقلابی بود، اعلام علنی منطق علامه مصباح یزدی در معرفی کاندیداها و اعلام حمایت از یک کاندیدا بود. این استاد دینمدار سیاستمدار، در اقدامی بی سابقه که معمولا در عرف سیاسی رایج نیست، اعلام کردند: «دوستان [جبهه پایداری] به برادر عزیز ما [آقای دکتر لنکرانی] توصیه کردند که کاندیدا بشوند. اما اگر خود ایشان [به اصلح بودن خود] باور ندارد و کس دیگری را صد در صد بهتر از خودش می‌داند، نباید قبول کند، گرچه همه به او اصرار کنند. اگر با این‌که می‌داند دیگری اصلح هست، خودش را کاندیدا کند، خیانت کرده و باید جواب خدا را بدهد.»

آیت الله مصباح در ادامه بیانات خود با خطاب قرار دادن جمعیت حاضر در سالن سید الشهدا اعلام کردند: «مقام معظم رهبری فرمودند کسانی که نسبت به اصلح شناخت دارند باید به دیگران معرفی کنند … بر این اساس، عزیزان جبهه پایداری ماه‌ها مطالعه و فکر و تحقیق کردند تا اصلح را شناسایی و معرفی کنند؛ اما معرفی کردن کاندیدا معنایش این نیست که تکلیف از شما ساقط می‌شود، مگر اینکه با این معرفی شما به اطمینان برسید که در این صورت نیازی به تحقیق بیشتر نیست. اما اگر هنوز شک دارید باید بروید و درباره فرد اصلح تحقیق کنید.»

روشن است که چنین منطقی در هیچ یک از جریانات و احزاب سیاسی رایج نیست. معمولا جریانات سیاسی وقتی جلسه ای برای معرفی کاندیدای خود برپا می کنند با جزمیت و قطعیت درباره گزینه مورد نظر خود سخن می گویند و کوچکترین تردیدی درباره کاندیدای مورد نظر خود را اشتباه استراتژیک می خوانند. این منطق البته اختصاص به آیت الله مصباح ندارد بلکه چنین ادبیاتی را در بیانات مقام معظم رهبری و امام خمینی نیز می بینیم.

بیانات حضرت امام خمینی (ره) که در صحیفه امام و صحیفه نور آمده، دقیقا بر همین منطق استوار است. آنجا که ایشان می فرمایید: «احدی شرعا نمی تواند به کسی کورکورانه و بدون تحقیق رای بدهد و اگر در صلاحیت شخص یا اشخاصی تمام افراد و گروه ها نظر موافق داشتند، ولی رای دهنده تشخیص اش برخلاف همه آنها بود، تبعیت از آنها صحیح نیست و نزد خداوند مسئولیت دارد و اگر گروه یا اشخاص، صلاحیت فرد یا افرادی را تشخیص دادند و از این تایید، برای رای دهنده اطمینان حاصل شد، می تواند به آنها رای دهند.»

حضرت امام در جایی دیگر می فرمودند: «در تشخیص خوب و بد، اتکال به قول غیر نکنید، مگر اشخاصی باشند که مورد اطمینان خودتان باشد، صد در صد … اگر چنانچه اشخاص مطمئن باشند که آنها تشخیص بدهند، شهادت بدهند که فلان آدم جهات مختلفش همه خوب است، آن وقت مانعی ندارد که کسی به واسطه تشخیص آنها و اطمینان به این که این صحیح است، رای هم به آنها بدهد؛ اما این طور نیست که کورکورانه انسان دنبال این باشد که ببیند کیک چه گفته، این صحیح نیست، این در اسلام نیست و در جمهوری اسلامی هم نباید باشد.» اکنون با پایان ثبت نام کاندیداهای انتخابات یازدهم، اولین مرحله از صف بندی این انتخابات مشخص شده است. شاید در نگاه اول، ثبت نام همزمان چهره هایی مانند لنکرانی، زاکانی و جلیلی برای بسیاری از همفکران آنها که در بدنه اجتماعی ای قرار است با رای خود یکی از آنها را به میدان کارزار بفرستند، سخت باشد بویژه که حداد عادل را هم باید در این گفتمان جا داد اما بی تردید با حاکم شدن گفتمانی که آیت الله مصباح علمدار آن است، در این جبهه خیلی زود به وحدت نظر خواهیم رسید.

 جریان مبتنی بر نظرسنجی :

در هر دوره از انتخابات شاهد حضور جریانی هستیم که بیشتر با رویکرد قدرت طلبی به دنبال ذبح شاخصه های انتخاب دینمدارانه و انقلابی است. این جریان که همواره از کمترین مقبولیت در بدنه جامعه برخوردار است، برای تحمیل خود به جامعه تلاش می کند تا بر موج سازی های مصنوعی سوار شود و یکی از مهمترین روش های آن بهره مندی از ابزار نظرسنجی است.

انتخابات یازدهم ریاست جمهوری نیز مانند انتخابات نهم، از این روش تحمیل مورد استفاده سیاستمداران بر مردم خالی نبود. از چند ماه قبل ائتلاف های انتخاباتی با عناوین ائتلاف های سه نفره یا پنج نفره شکل گرفت. هر چند هر یک از این ائتلاف ها بارها و بارها اعلام کردند که انتخاب شیوه نظرسنجی مبتنی بر مسیری عاقلانه است و بی شک آنها به نتیجه نهایی آن تمکین می کنند اما خیلی زود، یخ این ادعا باز شد.

اولین نشانه های اختلاف در ائتلاف سه نفره رخ داد. موضوع نظرسنجی در حالی مهمترین شاخصه تصمیم نهایی ائتلاف سه نفره عنوان شده بود که از چندی قبل در کنار پارامتر مقبولیت و نظرسنجی، ملاک مشروعیت یعنی تصمیم نهایی جامعتین از سوی آقای ولایتی و کارآمدی از سوی آقای قالیباف در کنار عنوان نظرسنجی اضافه شد. در حال حاضر نیز هر سه کاندیدای این ائتلاف ثبت نام کرده اند و البته انتظار می رود دکتر حداد عادل با توجه به پیشینه عملکرد وی و با توجه به حامیان وی که همواره از ائتلاف وی با دو گزینه دیگر انتقاد داشته اند، این چهره در نهایت به نفع کاندیدای نهایی جبهه مردم، مقاومت و پیشرفت کناره گیری کند.

ائتلاف پنج نفره نیز که بارها از تبعیات نهایی اعضای آن از نتیجه نظرسنجی سخن گفته بودند، در نهایت دچار اختلاف شدند و آقای متکی اعلام کرده که انتخاب آقای ابوترابی بر خلاف مسیر تعیین شده بوده است. در کنار این البته باید برخی رفتارهای قابل تأمل این چهره ها در دیدار با یکی از مولوی های افراطی در زهدان را هم در نظر گرفت که برای رسیدن به رأی بیشتر و تحمیل خود، دست به چنین اقدامی زدند.

در این باره نیز آیت الله مصباح خیلی پیشتر خبر از بی نتیجه ماندن این ائتلاف های سیاسی داد خبر داده بود. دی ماه سال قبل بود که هفته نامه 9 دی در دیدار سالانه و گفتگوی اختصاصی خود با علامه مصباح یزدی از ایشان در خصوص ترجیح صالح مقبول بر اصلح و ائتلاف هایی که بر نظرسنجی استوار شده پرسید و ایشان پاسخ داد: «فکر نمی‌کنم این طرح که چند کاندیدا جلسه بگیرند تا یکی به میدان بیاید فی نفسه اشکال شرعی و قانونی داشته باشد، حتی اشکال عقلایی هم ندارد و طرح خوبی به نظر می‌رسد اما عملا تجربه نشان داده است که به آن عمل نخواهد شد؛ حالا گاهی انگیزه‌های شخصی مانع می‌شود از این‌که این عمل ادامه پیدا کند و گاهی هم به خاطر اختلاف سلیقه‌هایی که در رفتار دارند، نمی‌توانند با هم کار کنند … به نظر من کار خوبی است، اما تجربه نشان داده که نه انگیزه‌ها برای همه در این کار قوی هست و نه امکان همکاری بین افرادی که سلیقه‌های مختلفی دارند میسر می‌شود، عملا این طرح به جایی نمی‌رسد.»

آیت الله مصباح در همان گفتگو به صراحت از مبنای جریان حزب الله اینگونه سخن گفتند: «ما یک قواعد عقلی و شرعی داریم که اینها خیلی روشن و راهگشاست. اصل اولیه این است که هر جا ما حق انتخاب داریم، باید اصلح را انتخاب کنیم، ولی یک فرض استثنایی هم در کنار این داریم و آن این‌که اگر ما شخصی را شناسایی کردیم که صد در صد اصلح است و دیگران غیر اصلح اند ولی مطمئن هستیم که این اصلح رأی نمی‌آورد – البته اثبات این احتمال که این فرد رأی نمی‌آورد یک عرض عریضی دارد – حالا قرائن و شواهدی هست … حالا من اگر از این اصلح ترویج کنم و در عین حال بدانم که هیچ اثری ندارد، بدیهی است که این کار لغوی است؛ در امر به معروف هم می‌گویند اگر می‌دانید و یقین دارید که امر یا نهی شما هیچ اثری ندارد، تکلیف به آن تعلق نمی‌گیرد. اما کلام در این است که غالبا با این یقین، عدم رأی آوری را افراد القا می‌کنند در حالی که واقعی نیست، غالبا این رأی‌ها و اقبال عمومی یا کم و زیاد شدنش بستگی به تبلیغات و تلاش دارد. گاهی تبلیغات حقی است، گاهی تبلیغاتی با انگیزه‌ها و ابزارهای دیگری. شما باید کار و فعالیت خودتان را بکنید و آن کسی که تشخیص دادید بینکم و بین الله اصلح است، از او ترویج کنید، مگر این‌که یقین داشته باشید که حمایت از این فرد هیچ اثری ندارد، در این صورت حمایت از او کار لغوی خواهد بود.»

 جریان مبتنی بر فتنه :

در کنار این جریانات اما دو جریان دیگر پا به عرصه انتخابات گذاشتند. 9 دی از شهریور سال قبل با رصد دقیق تحرکات جریان فتنه و انحراف، حضور قطعی کاندیداهای این دو جریان یعنی هاشمی و مشایی را اعلام کرده بود و البته معتقدیم که بدنه رأی این دو جریان در یک پایگاه اجتماعی قرار دارد و بر خلاف آنچه القا می شود، به هیچ وجه در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری، دوگانه هاشمی در برابر مشایی شکل نخواهد گرفت. در حقیقت انتخابات یازدهم ریاست جمهوری مانند انتخابات نهم سال 84 خواهد بود. سال 84 همه فکر می کردند رقابت اصلی بین جریان سنتی اصولگرا و جریان اصلاح طلب شکل خواهد گرفت اما در نهایت گفتمان آن روز احمدی نژاد که مبتنی بر خدمت بی منت و همرنگی با مردم بود، پیروز میدان شد.

انتخابات یازدهم نیز بر همین اساس خواهد بود و در حالی که دو جریان قدرت طلب با سرکردگی مشایی و احمدی نژاد از یک سو و هاشمی و اصلاح طلبان از سوی دیگر شکل گرفته اما در نهایت گفتمانی که صدای مردم و دفاع از ارزش های دینی را نمایندگی می کند،‌ پیروز میدان خواهد بود.

بزرگترین اشتباه احمدی نژاد 92 این است که فکر می کند محبوبیت در نگاه انتخاباتی مردم با انگشت اشاره قابل انتقال است و اگر او با انگشت اشاره خود به سمت مشایی نشانه رود، مشایی رییس جمهور آینده کشور است. در حالی که مردم از باقی ماندن کسی که هشت سال در قدرت بوده و اکنون دوباره سودای ریاست دارد، ‌احساس خوبی ندارند و در برابر چنین رفتاری واکنش منفی نشان خواهند داد. این اتفاق در انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری هم افتاد و خاتمی که تمام قد به حمایت از معین و سپس به حمایت از هاشمی رفسنجانی پرداخت بود با تودهنی مردم مواجه شد. این اتفاق درباره هاشمی هفتاد و نه ساله که در زمان ثبت نام بسیار مضطرب بود، بیشتر قابل پیش بینی است. مردم از رفتار احمدی نژاد و هاشمی هیچ احساسی جز قدرت طلبی ندارند و البته تمام این مباحث فارغ از این موضوع است که بر اساس مستندات قطعی و مطابق قانون به دلیل نقش هاشمی در فتنه سال 88 و عملکرد اعتقادی مشایی، هر دو گزینه باید رد صلاحیت شوند.

 نتیجه گیری نهایی :

صف بندی انتخابات در حال شکل گیری است و بی شک اگر جریان فتنه و انحراف فرصت حضور یابند و حتی اگر قانونا این فرصت را نداشته باشند، گزینه نهایی جبهه مردم، ‌مقاومت و پیشرفت رقابت سختی را با کاندیداهایی که با موجی از فشارهای روانی و مالی وارد میدان شده اند، خواهند داشت. اما جریان حزب الله این جمله آیت الله مصباح را نباید فراموش کند که خدای میدان سیاست همان خدای جبهه جنگ نظامی است که ما را در دفاع مقدس هشت ساله با دست خالی به پیروزی رساند.

آیت الله مصباح در یکی از تازه ترین بیانات خود در این باره هم فرمودند: «ما مرد وظیفه‌ایم، نه به دنبال نتیجه؛ باید ببینیم وظیفه‌مان چیست، همان را انجام دهیم. نتیجه چه خواهد شد؟ هر چه خدا بخواهد. ممکن است نتیجه همان شود که ما می‌خواستیم؛ شاید هم خدا مصلحت نداند و خلاف آنچه ما خواستیم، حاصل شود. در هر دو صورت ما وظیفه‌امان را انجام داده‌ایم و ثوابش را می‌بریم. عزیزان من! باید کارمان خالصانه برای خدا باشد و به هیچ چیز دیگری هم غیر از او امید نداشته باشیم؛ هیچ چیز، یعنی هیچ چیز. کمک دیگران، نظرخواهی و پول و مانند آن، همه باد هواست. اگر خدا نتیجه‌ای را بخواهد، منتظر این نظرخواهی‌ها و نظرسنجی‌ها نمی‌ماند. هم‌چنان‌که بارها زیر و رو شدن این نظرخواهی‌ها را دیده‌ایم. ما باید به وظیفه‌مان عمل کنیم؛ نتیجه را کس دیگری رقم می‌زند.»



نوشته شده در سه شنبه 92 اردیبهشت 24ساعت ساعت 6:48 عصر توسط منتظر| نظر بدهید
طبقه بندی: نه دی انتخابات جبهه پایداری لنکرانی جلیلی اجماع فتنه

پیش از این در آستانه انتخابات مجلس نهم طی یادداشتی ادعا کردم که هاشمی رفسنجانی را باید مرد شطرنج باز سیاست دانست. هاشمی هرگز در میدان سیاست به بازی در یک صفحه شطرنج تن نمی دهد. او مردی است که چند صفحه شطرنج در مقابلش می گشاید تا اگر در یکی مات شد، بازی را در صفحات دیگر ادامه دهد. اکنون با نگاهی به آرایش صحنه انتخابات یازدهم ریاست جمهوری و تعیین صف بندی جریانات مختلف می خواهیم حضور هاشمی را تحلیل کنیم.
برای خیلی ها که خوش بینانه به هاشمی و مواضع سال های اخیرش نگاه می کردند، حضور این چهره سیاسی در عرصه انتخابات غیر قابل باور بود اما آنها که که واقع بینانه، هاشمی و جهت گیری ها و مواضع او را رصد می کردند، می دانستند که هاشمی با اهدافی خواهد آمد.
اکنون باید دید هاشمی با چه نیتی به میدان آمده. آیا واقعا هاشمی برای حضور در میدان رقابت و وزن کشی پا به عرصه انتخابات گذاشته است یا نه، هدف هاشمی از این حضور چیز دیگری است. هرچند در ابتدای امر اینگونه به نظر می رسد که او برای رقابت در میدان انتخابات و به دست گرفتن سکان ریاست جمهوری به این میدان پا نهاده اما تحلیل دیگری که از بسته انتخاباتی فتنه گران برداشت می شود، حضور رفسنجانی در انتخابات یازدهم، نشانه گرفتن سه هدف با یک تیر است، هاشمی برای احیای خودش آمده نه رقابت.
هدف اول _ کسب تایید صلاحیت از شورای نگهبان
کیست که نداند هاشمی رفسنجانی اصلی ترین عنصر محرک در فتنه سال 88 بوده است. کیست که نداند او تنها رأس فتنه سال 88 در داخل کشور بود و رؤس خارجی فتنه نیز از رفتار او و همراهانش در داخل بهره بردند. برای اثبات این مدعا نیاز نیست به خودمان فشار بیاوریم خصوصا که هاشمی خود به نقش محوری اش در فتنه 88 معترف است و برای همین تاکنون از بکار بردن واژه فتنه در باره کودتای سال 88 اکراه دارد.
از نامه بدون سلام والسلام هاشمی چند روز قبل از انتخابات سال 88 به رهبر انقلاب که در آن از دود آتش خشم احزاب و گروه های هوادارش در آینده خبر داده بود تا تحرکات فرزندانش بویژه مهدی و فائزه در هدایت اجرایی کودتای سال 88 و نقش کلیدی همسرش که فرمان به خیابان ریختن را در شبکه های اجتماعی صادر کرد تا آخرین نماز جمعه وی که با تبلیغ و تشویق رسانه ای بیگانه برگزار شد و بسیاری از امور دیگر که در جای خود به آن می پردازیم، همه در نگاه افکار عمومی هاشمی را متهم اول فتنه سال 88 ساخته و تأییدیه شورای نگهبان یعنی برائت نامه ای در دستان هاشمی تا نه تنها او بلکه دنباله سیاسی و رسانه ایش بگوید که اگر حوادث سال 88 فتنه بود و هاشمی در رأس فتنه بود، پس چرا تایید صلاحیت شد؟ بنابر این یا باید ما بپذیریم که حوادث سال 88 فتنه و کودتا نبوده و یا باید بپذیریم که هاشمی و خانواده هماهنگ با او ، نقشی در این فتنه نداشته اند که هر دو نادرست است. واقعا اگر هاشمی تأیید صلاحیت شود افکار عمومی از خود سئوال نمی کند پس چرا هاشمی از ریاست مجلس خبرگان جابجا شد؟ پس چرا اجازه ایراد خطبه نیافت؟ و ... هاشمی به دنبال ایجاد این خراش ها در ذهن جامعه است.
هدف دوم _ استفاده از تریبون صدا و سیما
هاشمی که از شکست سال 84 و "نه" بزرگ توده های مردم به خود عصبانی است، در همان ایام اعلام کرد که شکایت به خدا خواهد برد! او بعدها وقتی از خدا هم بابت این گلایه جوابی نشنید، انتقام این شکست را در انتخابات دهم و بواسطه فتنه سال 88 گرفت. اما هاشمی در این مسیر آنقدر افراط کرد که جبهه ای از منافقین و سلطنت طلبان تا رسانه های کشورهای متخاصم را در پشتیبانی از خود دید بویژه در آخرین نماز جمعه ای که وی توانست از یک تریبون عمومی، اعلام موضع کرد.
از همان جا بود که وقتی مواضع هاشمی با استقبال دشمن و ناراحتی دوست مواجه شد، تنها تریبون عمومی هاشمی هم _ برای عدم بهره برداری دشمن _ قطع شد.
اکنون او می تواند بیاید و از تریبون باز صدا و سیما به بهانه انتخابات بهره برداری کند، او آمده تا از تریبون صدا و سیما خطبه نماز جمعه خود را تکمیل کند، او آمده تا از تریبون صدا و سیما انتقام هشت سال حمایت از تغییر و تحولات کشور به سمت آرمان ها و ارزش ها را بگیرد.
هاشمی در مرز هشتاد سالگی در جایی ایستاده که می داند چیزی برای از دست دادن ندارد چرا که هر چه داشت در قمار فتنه سال 88 باخت و این تنها فرصتی است که او می تواند بیاید و خود را ثابت کند. در حالی که با هر استدلال و دلیلی هاشمی در بهره مندی از تریبون عمومی ای مثل نماز جمعه محروم شده _ که قطعا درست و به جا بوده _ باید در استفاده از تریبون صدا و سیما نیز محروم بماند. قطعا همانطور که دشمن از خطبه های نماز جمعه هاشمی بهره می برد و نظام اسلامی برای حفظ وی او را از این فرصت محروم و دشمن را ناامید کرد، اکنون نیز باید دشمن را ناامید کرد.
هدف سوم _ ایجاد انسجام در بدنه رای برای کاندیدای مطلوب
همه می دانند که هاشمی مرد همیشه بازنده انتخابات ها بوده است. تاکنون رقابت انتخاباتی ای نبوده الا این که آرای هاشمی در آن با کاهش نسبت به آرای قبلی مواجه شده. بنابر این هاشمی فقط در صورتی تا پایان این ماراتن، بازی را ادامه خواهد داد که یقین صد در صد کند رأی خواهد آورد. اما اگر اوضاع، طبق روال همیشه مناسب نبود و مردم باز هم به دنبال "نه" به هاشمی بودند، آن وقت چه اقدامی مناسب است؟
از طرفی همه می دانند که هاشمی تمایل داشت تا جبهه فتنه و اصلاحات بر گزینه مورد نظرش، یعنی حسن روحانی اجماع کند. این اتفاق حتی با طرح راهکار 2+1 از سوی هاشمی در جبهه اصلاحات و فتنه نیز تحقق نیافت. بنابر این هاشمی تنها راه را ورود خود می دید تا با این حضور هم برخی از گزینه های مدعی را به انصراف ترغیب کند و هم بعد از رسیدن به دو هدف قبل، در لحظات پایانی این رقابت به جای تن دادن به وزن کشی، از پشت تریبون صداو سیما همه آرای متمایل به خود را در سبد گزینه مورد نظر یعنی روحانی متمایل سازد.
روحانی اما روز گذشته با اظهارات خود در جمع دانشجویان بر تحقق این احتمال افزود. او رسما اعلام کرد که تا روز انتخابات در صحنه باقی خواهد ماند و بیست و چهارم خرداد یا او در صحنه انتخابات ایفای نقش خواهد کرد یا هاشمی. البته شاید گفته شود که با توجه به عمر 80 ساله هاشمی، روحانی در انتظار حادثه طبیعی دیگری است که تقدیر الهی برایش رقم می زند! روحانی حتی برای این که مورد قبول افراطیون این جریان قرار بگیرد و این مرحله را در دقیقه 90 با کمترین هزینه طی کند، اتخاذ مواضع افراطی را آغاز نموده و رسما اعلام می کند که آمریکا کدخدای دنیاست و باید با کدخدا ساخت!
بنابراین هاشمی خود را به وزن کشی نخواهد سپرد بویژه که تاکید می کنم وی همواره مرد کاهش رأی در انتخابات ها بوده است. او اولین بار که بعد از جنگ خود را در میدان اجرایی کشور با رأی مردم آزمود با 94 درصد اقبال عمومی مواجه شد و بار دوم (دومین دولت سازندگی) این میزان به 63 درصد رسید و بار سوم (انتخابات دولت نهم سال 84) این میزان محبوبیت با 60 درصد افت مواجه شد و هاشمی رفسنجانی تنها توانست 36 درصد آرا را کسب کند!
با این حساب هاشمی برای رقابت انتخاباتی به میدان نیامده بلکه برای تکمیل خطبه نیمه تمام نماز جمعه سال 88 به میدان آمده، خطبه ای که دشمن را امیدوار ساخت!
تکمله : این تحلیل در صورت انصراف روحانی تا قبل از شروع تبلیغات انتخاباتی و یا رد صلاحیت هاشمی یا رد صلاحیت روحانی قابل خدشه خواهد بود و الا در آن تردید نکنید.


نوشته شده در سه شنبه 92 اردیبهشت 24ساعت ساعت 6:33 عصر توسط منتظر| نظر بدهید
طبقه بندی: هاشمی رفسنجانی فتنه 88 انتخابات ریاست جمهوری نماز جمعه

مرجع دریافت قالبها و ابزارهای مذهبی
By Ashoora.ir & Night Skin